♥♥_♥♥دختر آسمانی♥♥_♥♥
فقط خدا
| ||
|
لباسهایش مطابق مد روز بود و ادا و اطوارش نشان از عرضه داشت آهسته در کنار خیابون قدم می گذاشت در حالیکه با تلفن همراهش ور می رفت
ماشینها از کنارش می گذشتند راننده های جوان هوس باز ؛نیم نگاهی به چهره او می انداختند و بعد مسیرشون را ادامه می دادند او نسبت به سالهای خوش دبیرستانی اش؛ پیرتر شده بود چه زود گذشت اون روزهایی که مردان جوان به او شماره می دادند و تقاضای تماس داشتند اون روزهایی که با همکلاسی هاش به دستشویی های معابر سرک می کشیدند و رژ لب و آرایش خود را تازه تر می کردند با دوس پسراش در کافی شاپها گل می گفتند و گل می شنیدند گذشت اون وعده های توخالی ازدواج
حالا مردان چاق با موهای ریخته و سفید شده با اون سبیلای کلفتشان ؛ از او تقاضای معاشقگی می کردند
باز آرایش می کرد و خودش را نی یو تر می نمود
او در حقیقت نمی دانست غفلتش را در پشت ماسکها و عملهای زیبایی مخفی می کند
او دنبال آرامش بود آرامشی که فکر می کرد دیگران به او هدیه خواهند داد
باز دیر نشده است به آینه نگاه کردن و افسوس خوردن دوای تو نیست
حقیقت آرامش را دریاب قبل از آنکه بگویند فلانی در زیر خروارها خاک آرام گرفت
نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
ارديبهشت 1395 آبان 1394 مهر 1394 خرداد 1394 ارديبهشت 1394 فروردين 1394 دی 1393 آذر 1393 آبان 1393 مهر 1393 |
تمام حقوق مادي ومعنوي اين وب محفوظ بوده ومتعلق به ♥♥_♥♥دختر آسمانی♥♥_♥♥ مي باشد.: طراح قالب: گردان سایبری خیبر |